اون تنها نبود.!


عاشق پاره سنگها باش..شاید روزی عاشق قلب پاره ی من شدی..!

من براي سال ها مينويسم...سالها بعد که چشمان تو عاشق میشوند...افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود..همیشه یکی بود یکی نبود..!

چی شد که سیگاری شدی؟

..

یه شب بارون میومد

..

خیلی تنها بودم.!

...........

چی شد که ترک کردی؟

..

یه شب بارون میومد…

..

دیگه تنها نبودم.!

..

چی شد الکلی شدی و سیگار رو دوباره شروع کردی؟

..

یه شب بارون میومد…

..

دوباره تنها شدم.!

..

چی شد آوردنت اینجا، بستریت کردن؟

..

یه شب بارون میومد...

..

خیلی تنها بودم… تو خیابون دیدمش…

..

اون تنها نبود.!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 28 آبان 1390برچسب:,ساعت 22:50 توسط راحیل| |


Power By: LoxBlog.Com